پنج شنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳     
خانه / تابلو آزاد / خلاقیت تدریس
خلاقیت تدریس

خلاقیت تدریس

کشف کردن لذت‌بخش‌ترین رخداد خلقت است.انسانی که دائم در پی کشف و شهود است درجا نمی‌زند او در تلاطم پرسش و رهیافت همواره به (شدن) و (کمال) می‌اندیشد.
کشف حادثه زنده‌ای است که گستره اندیشه را وسعت می‌بخشد و انسان را وامی‌دارد تا در فرا اندیشی‌ها و دیده‌ورزی‌های خود پیوند شبکه‌های معنایی را دریابد. در این راه موانع و زنجیرهایی است که ذهن را از فعالیت خلاق باز می‌دارند و این موانع عبارتند از عادت‌ها، سکون و ناکارآمدی، ترس از مورد استهزاء قرار گرفتن، سنتی فکر کردن، نقد و انتقاد زودرس و… تدریس اکتشافی به شیوه‌ای گفته می‌شود که دانش‌آموز بر اساس راهنمایی معلم، مفهوم یا مسئله‌ای را به‌طور انفرادی مطالعه، بررسی و مشاهده می‌کند و مورد آزمایش قرار می‌دهد.
سپس از اطلاعات حاصل نتیجه‌گیری می‌کند تا به استنباط کلی برسد. مشاهده رویدادی است که دانش‌آموز را جذب می‌کند و این جذب سبب ترغیب به پرسش می‌شود و معلم هم دانش‌آموزان را جهت پیدا کردن پاسخ به جست‌وجو تشویق می‌کند که به این روند جست‌وجوگری (کلوش) و یا (اکتشاف) می‌گویند. یادگیری اکتشافی دو طبقه اصلی دارد.
(اکتشاف قطعی و نسبی) اکتشاف قطعی: کشفیاتی است که برای اولین بار انجام شده است مثل کشف DNA یا جدول عناصر مندلیف. اکتشاف نسبی: به این معنی است که فرد از کشف اولیه (قطعی) چیزهای جدیدی یاد گرفته یا پیدا کند، اکتشاف دارای ۴ بعد است (دانستن اینکه / دانستن چگونگی) (کشف اینکه / کشف چگونگی) (استریک ۱۹۷۵) مهم‌ترین کشفیات حاصل مشاهدات دقیق و پژوهش نظام‌مند است که از مهارت استفهام استقرایی (از جزء به کل رسیدن) و حل مسئله (شناخت یا تحلیل مسئله و فرضیات و آزمایش و تعمیم نتیجه آن) استفاده می‌شود.
یادگیری اکتشافی برخلاف استفهامی و حل مسئله، کاملاً اتفاقی و تصادفی است. چرا که در محیط آنها را آزمون کرده و معانی جدید از داده‌ها ساخته می‌شود. کنجکاوی دانش‌آموزان از طریق روش اکتشافی زمینه‌ساز کشفیات بزرگی در علم فضا شده است.یکی از راه‌های ایجاد تنوع و علاقه استفاده از وسایل آموزش دیداری و شنیداری جهت نمایش واقعی است که کمک به فراگیران و تجزیه و تحلیل مطالب درسی است.
در روش اکتشافی معلم هنگام آموزش به فعال بودن و انگیزه دانش‌آموزان در برخورد به یک پدیده یا مسئله توجه دارد. ساچمن (Such man) معتقد است دانش‌آ‌موزان با پی بردن به اینکه دانش بشری جنبه آزمایش و غیرواقعی دارد و ممکن است دانش جدید جایگزین شود درک درستی از موضوع درس خواهند داشت.
کالاهان و کلارک معتقدند، مبانی نظری تدریس اکتشافی را قیاس و استقراء تشکیل می‌دهد، اصل اساسی این است که دانش‌آموز، خود به نتایج علمی دست یابد و بتواند نتایج را در موقعیت‌های جدید به کار گیرد. این نوع شیوه تفکر را «قیاس» می‌گوییم. نوع دیگر آن است که دانش‌آموزان آزمایشی را اجرا کنند و خودشان تک‌تک مراحل تحلیل موضوع را انجام دهند و در پایان با توجه به یافته‌ها نتیجه را استنباط کنند که به این شیوه تفکر (استقراء) گویند.
عملاً در بیشتر مراحل، ترکیبی از روش‌های استقرایی و قیاسی به کار می‌رود مثلاً در شناخت دلایل و پیامد جنگ تحمیلی می‌توان از طریق قواعد کلی حاکم بر جنگ و خشونت ملی و بین‌المللی دلایل و پیامدها را کشف (قیاس) و یا از طریق تحلیل اجزاء موضوع و دلایل پیامدهای آن را کشف کرد (استقراء)
مراحل تدریس اکتشافی
مسئله مورد نظر را مشخص کنید.
راه‌حل‌هایی برای حل مسئله یا تحلیل موضوع پیش‌بینی کنید.
راه‌حل‌های پیشنهادی را مورد آزمایش قرار دهید.
نتیجه‌گیری کنید نتایج را در موقعیت‌های مختلف به کار ببرید.
سرانجام به قوانین عملی و قابل تعمیم برسید.
نقش معلم
– کنترل و راهنمایی بحث درسی.
– نحوه جمع‌آوری اطلاعات، روش‌های مطالعه، مشاهده و بررسی منابع علمی را یاد دهد.
– دانش‌آموزان را با مهارت‌های کاوشگری، مشاهده، طبقه‌بندی، نتیجه‌گیری و پیشگویی آشنا سازد.
نتیجه‌گیری
یادگیری اکتشافی، فنون کشف، نحوه خلق را به دانش‌آموزان می‌آموزد و خلاق و کاوشگر بار می‌آورد.
توانایی‌های فکری دانش‌آموزان را پرورش داده و سبب افزایش مهارت‌های ذهنی می‌شود، دانش‌آموز عادت می‌کند در اثبات و نفی یک موضوع دنبال دلایل و برهان منطقی باشد و معلم عضوی از گروه اکتشاف است. این روش نیاز به وقت بیشتری دارد و باید دانش‌آموز کمتری در کلاس باشد و نظارت معلم حتمی است. چون دانش‌آموزان کندذهن نسبت به تیزهوش ممکن است در درک روابط بین مفاهیم و تحلیل دچار مشکل شوند.
منبع: فاطمه احمدزاده

ارسال یک نظر

ایمیل شما منتشر نمی شود.


+ دو = 10

بازگشت به بالا